love neutral

پارت 8
ا/ت: اگه رونا نبود من تا الان با بچه مرده بودم!
کوک: چراا؟
ا/ت:نبودی که..سه ماه اولم فقط شبا بالا هی آوردم ( اثرات زیست خوندن😂)..بعد نمیتونستمم بخاطر همون چیزی بخورم..رونا همش یک چیزی سوخماخ ( ترکی گفتم ببخشید..یعنی فرو کردن) میکرد تو دهنم
کوک: اولش عصبی نگاش میکردم بعد با این کلمش خندم گرفت*
ا/ت: زهرمار..من داشتم میمردم بعد تو میخندی؟
کوک: ببخشید بخشید..دست خودم نیست
ا/ت:بیخیال...بعد نمیخواستم جنسیتش رو بدونم و برای اینکه رونا کاری نکنه در رو قفل می کردم!
کوک: یا خدا😂
ا/ت: زهرمار..🥺
کوک: ببخشید ببخشید خب بعدش..
ا/ت: هیچی دیگه رونا خانوم بچه رو تا الان بزرگ کردن..این سه ماه موند دست من..بچم که معلوم شد دختره
کوک: خسته نباشی دلاور..من اینجا کمر شکوندم..بعد تو هم عین ملکه های بوسان رو تخت پادشاهیت نشسته بودی؟
ا/ت:آقای کمر شکسته تو تمام این مدت کجا بودی؟.. بعد شکوندن کمرت..کجاها رفتی؟..من اینارو ازت میپرسم؟(بغض)
کوک: خب..تاوقتی که برسیم اونجا من میگم..* استارت زدن*
دیدگاه ها (۷)

love neutral

love neutral

love neutral

love neutral

پارت ۹۴ فیک ازدواج مافیایی

هرزه ی حکومتی پارت ۲که کوک بلند شد و.... رفت سمت ا/ت ونشست ک...

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط